جان عالم

رفته از دست جان عالم، ماه کوفه قامتش خم
مولا دارد چشمی بر در، باران باران اشک نم‌نم

ماتمش ماتمی بی‌نهایت
زخم سر او دارد حکایت
شکسته شد ارکان هدایت
مولای من

«یا حیدر یا حیدر مولاعلی»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آمدم ای نعم الامیر، کوچه کوچه با ظرف شیر
نگاهم کن ای بی‌نظیر، امشب دستِ مرا بگیر

داری وصیّت می‌کنی مولا
به عباس و فرزندان زهرا
می‌گویی از کوفه و کربلا
مولای من

«یا حیدر یا حیدر مولاعلی»