سپاه حسین! پناه حرم!
به دستان توست، نگاه حرم
«بزن به آب دوباره عصای موسی را
تو فتح میکنی آخر تمام دلها را»
در دستان تو مشک، بر دوش تو علم
ای سردار حسین، ای سقای حرم
«ای سقای حرم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از این اقتدار، همه محو و مات
وفایی چنین، ندیده فرات
«چنین به آب زدن، امتحان غیرت بود»
لبان خشک تو سقا نشان غیرت بود
ای سقای حرم، ای ساقی ادب
دریا در حسرتِ لبهایت تشنهلب
«ای سقای حرم»