فدایی پدر

گل کوچک و سپیدِ حسین
تو هم می‌شوی، شهیدِ حسین

«بگو که یک‌شبه مردی شدی برای خودت
و ایستاده‌ای امروز روی پای خودت»

دیدم خواندی رجز، بر دستان پدر
گفتی بر دست او، باید باشم سپر

«ای یاسِ تشنه‌لب»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگر تشنه‌لب، اگر نیمه‌جان
نگاه تو بود، سوی آسمان

شنیده‌اند ملائک همه صدای تو را
«پدر قنوت گرفته تو را برای خدا»

با بالی غرق خون، پروازت دیدنی‌ست
لشکر شد زیر و رو، اعجازت دیدنی‌ست

«ای یاسِ تشنه‌لب»