قدر زیارت

می‌دونی که دلم گرفته این روزا، امام رضا
یه کاری کن برای نوکرت آقا، امام رضا
جا موندم از پیاده‌های کربلا، امام رضا

مرزا که بسته شد دیگه، صبح تا شب مثل بارونم
دست خودم که نیست آقا، تا همین حالا گریونم
باز جای شکرش باقیه، حرم تو می‌شه اومد
قدر زیارت تو رو، بیشتر از هرسال می‌دونم

بیشتر از هرسال، دلتنگم
بیشتر از هرسال، دلگیرم
تو خودت بهتر می‌دونی
بی‌زیارت من می‌میرم

«منو ببر به کربلا امام رضا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلم آروم می‌شه تا می‌زنم صدات، امام رضا
من اومدم که درد دل کنم باهات، امام رضا
نمی‌دونم که از کجا بگم برات، امام رضا

بی جلسات روضه‌ها، کل این شهره زندونم
هیأتا هم بسته بشن، روضه می‌گیرم تو خونه‌م
من به سیاهی عزات، بیشتر از جونم حساسم
من دیگه قدر روضه تو، بیشتر از هرسال می‌دونم

بیشتر از هر سال آشوبم
بیشتر از هر سال بی‌تابم
حال و روزم رو می‌بینی
لطفی کن آقا دریابم

«منو ببر به کربلا امام رضا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آقا دیدی یه سال دیگه هم گذشت، امام رضا
ولی بدون دسته و علم گذشت، امام رضا
با کلی حسرت و با اشک غم گذشت، امام رضا

شکر خدا دو ماهه که، پای این سفره مهمونم
لطف تو بوده آقاجون، من ازت خیلی ممنونم
قسمت خیلیا نشد، که ببینن این روزا رو
قدر دعای خیرتو، بیشتر از هر سال می‌دونم

بیشتر از هرسال غم دارم
بیشتر از هر سال دل‌خونم
این دم آخر با حسرت
اینجوری نوحه می‌خونم:

«منو ببر به کربلا امام رضا»