مثل پیمبر

در صورتش نور خدا بود
در سینه‌اش غوغا به‌پا بود
لب‌تشنه، دلتنگ شهادت
آیینۀ احمد، در کربلا بود

آه، عطشان‌تر از عطشان
باران‌تر از باران
ای جلوۀ ایمان

«جانم علی‌اکبر»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
او پیرِ عشق اما جوان بود
مثل پیمبر مهربان بود
او محو در ذات خداوند
چشمان معصومش بر آسمان بود

آه، بر عزتت سوگند
خورده به دل پیوند
این عشق بی‌مانند

«جانم علی‌اکبر»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دور از نظرها روی ماهش
دست خدا پشت و پناهش
می‌تازد او رو سوی میدان
چشم پدر مانده، اما به راهش

آه، با یاد مولا رفت
با شور و غوغا رفت
با جان بابا رفت

«جانم علی‌اکبر»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از خون زره پوشید و جنگید
بر مرگ، او خندید و جنگید
مانند حمزه مثل حیدر
او مرد و مردانه، جنگید و جنگید

آه، هم‌درد با مادر
از پا نشست آخر
گل بود و شد پرپر

«ای وای علی‌اکبر»