نُه بهار

ممنون از این‌که گذاشتی نُه بهار
بِچِشَم طعم بهشتو رو زمین
هرکی به قدر خودش میشناسدت
واسه من تویی امیرالمؤمنین

از پسرهامون دوتا مرد بساز
تا دل عالمو بی‌قرار کنن
‌خیالت از دخترا راحت علی
می‌دونن تو سختیا چکار کنن

سرتو بالا بگیر، مرد من
قربون اشکای تو
از ته دل خوشحالم، قسمت شد
که بشم فدای تو

غصۀ عمر کوتاهمو نخور
راه من ادامه داره تا آخر
تا دنیا دنیاست بچه شیعه‌ها
به تو می‌گن بابا به منم مادر

«آقای غریب من علی»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خونه‌ای که تو باشی آقای اون
خونه نیست دریای آرامشمه
واسه بچه‌هام شده تنها نمون
غم نخور، این همۀ خواهشمه

حسنین از خودت الگو می‌گیرن
دوس دارن که محو نور تو باشن
یاد دادم به زینبین توی بلا
چه‌جوری سنگ صبور تو باشن

سجادۀ نمازم، بعد من
می‌مونه به جا ولی
به یاد نمازایی، که خوندیم
پشت سر تو علی

روزه داریای دسته جمعی‌مون
افطارای سادۀ کنار هم
قشنگی دنیا به همینا بود
بقیه‌ش غصه بود و اندوه و غم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تو به خونه برمی‌گشتی غروبا
بچه‌ها دور تو حلقه می‌زدن
حال خوبتونو وقتی می‌دیدم
اشک شوق حلقه می‌زد تو چشم من

نگران من نباش مرد خدا
حل می‌شه همین روزا مشکل من
راضی باش ازم علی که از تو نیست
سر سوزن دلخوری تو دل من

غصۀ منو نخور، خوب می‌شم
حاجتم روا می‌شه
اشکتو که می‌بینم، تو دلم
غوغایی به‌پا می‌شه

کجاست اون روزای خوب و با صفا
کی دلخوشی رو از دنیای ما برد
الهی خوشی نبینه اونی که
توی روز روشن حق تو رو خورد