شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

همه‌جا کربلاست

بازم رو زمین محشری برپاس
توی آسمون از غمی غوغاس
یکی می‌گه هَل مِن مُعین انگار
نذار دست رو دست که حسین تنهاس

بیا و دوباره پرچم بردار
دوباره کتیبه‌هاس رو دیوار
کربلا دوباره می‌شه تکرار

«همه‌جا کربلاست، همه‌جا نینواست
تو حسین منی، نور عین منی»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلا این شبا هم‌نوا می‌شه
جهان با حسین هم‌صدا می‌شه
اگه کربلا بسته هم باشه
همین روضه‌ها کربلا می‌شه

اسم آقا تا میاد تو هیأت
می‌پیچه شمیم سیب تربت
داره می‌وزه نسیم جنت

«نسیمی جان‌فزا می‌آید
بوی کرب‌وبلا می‌آید»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگه خیمه‌ها روضه‌ها برپاس
اگه پرچم کربلا بالاس
دلا در دفاع از حرم دریاس
که ذکر لباست ذکر یا عباس

نمی‌ذاریم آقا باشه تنها
هر گوشه به‌پا شده عاشورا
داره می‌رسه صدای مولا

«اباالفضل باوفا، علمدار لشکرم
مه ِهاشمی‌نسب، امیر دلاورم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زمان خسته از ظلمت و بیداد
زمین غرق غم غرق در فریاد
جهان منتظر، چشم‌به‌راه، بی‌تاب
آخر وارث ذوالفقار میاد

غزه و یمنه هر روز محشر
چه لاله‌هایی که می‌شن پرپر
داغه روضۀ علیِ اصغر

«یارب، یارب
به کربلا آب روان قیمت جان شد
حنجر اصغر هدف تیر و کمان شد»