یا امام رضا

یه روزی که دلتنگ بودم از احوال روزگار
راهی شدم سوی صحن تو با قلب بی‌قرار
از غصه‌ها داشتم اما رو دوشم یه کوله‌بار
تا که نشستم یک گوشه چشمام شد ابر بهار

نگاهم یه دفعه افتاد، به دیوار تو صحن عتیق
چه زیبا نوشته بودن: «اَلاِمام اَنیسُ الرَّفیق»

ای همدم تنهایی دلم تو این دنیا
یک نگاه تو مرهم همه درد و غم‌ها
صحن تو برای دل منه دارالشِفا
یا امام رضا یا امام رضا مولا مولا

«یا امام رضا، یا مولا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روشنه شب‌های دل با نور روی ماه تو
برنمی‌داری از شیعه‌ت یک دم هم نگاهتو
غریب و آواره‌ست هر کس عمرش بی‌تو سر بشه
غمی نداره هر کس که باشه در پناه تو

می‌خونم روایتت رو، نصیبم شده این توفیق
چه زیبا فرمودی آقا: «اَلاِمام والِدُ الشَّفیق»

اومده یتیمی به سوی تو یابن زهرا
اومده فقیری به کوی تو یابن طاها
اومده اسیری که رو لبش داره نجوا
یا امام رضا یا امام رضا مولا مولا

«یا امام رضا، یا مولا»