شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

یا صاحب الزمان

چقدر غنچهٔ پرپر
چقدر لالهٔ خونین
چه داغ‌ها که نشسته
به روی قلب فلسطین

کجایی ای پناه مردم غزه
کجایی ای امید مردم دنیا
تویی تو منتقم خون شهیدان
تویی جواب همه ظلم و ستم‌ها

کی می‌رسی که شب غم سحر شود
کی می‌رسی شب ظلمت به سر شود

«اَلمُستَغاث بِکَ یا صاحبَ الزمان»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چه کودکان یتیمی
چه مادران غریبی
چه داغ‌های بزرگی
چه اشک‌های نجیبی

کجایی ای امان این همه مظلوم
کجایی التیام غربت و غم‌ها
بیا که زخم غریبی فلسطین
شود به لطف مرهم تو مداوا

یابن الحسن، بیا ای آخرین سوار
یابن الحسن، بیا با تیغ ذوالفقار

«اَلمُستَغاث بِکَ یا صاحبَ الزمان»