شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

یا لیتنا کنا معک

اگه حتی بیعتت رو از ماها برداری
بازم از میون ما هزار تا لشکر داری
پیر غلامامون حبیب بن مظاهر می‌شن
تو چقد با این جوونا علی اکبر داری

با همه وجود می‌گفتیم: یا لیتنا کنا معک
هیچ کسم نبود می‌گفتیم: یا لیتنا کنا معک

رو پای تو سر بذاریم فدا شیم، اللهم ارزقنا
ما هم یه روز شهید کربلا شیم، اللهم ارزقنا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کاش زمان واسه یه بارم به عقب برمی‌گشت
می‌رسوندیم خودمونو به سپاهت تو راه
روز عاشورا سپر برا نمازت می‌شدیم
بعد می‌گفتیم «اَوَفَیتُ یا اباعبدالله»

توی هر نفس می‌گفتیم: نَحنُ جُنودُ کربلا
ما مثه انس می‌گفتیم: نَحنُ جُنودُ کربلا

واسه تو می‌زدیم به قلب میدون، اللهم ارزقنا
تا آخرین نفس بوديم رجزخون، اللهم ارزقنا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کاشکی قابل بودیم و اذن جهاد می‌دادی
تا که راه حمله رو به خیمه‌ها می‌بستیم
زخم سرهامونو با دست خودت می‌بستی
ما چشامونو رو زانوی شما می‌بستیم

با تو جون دادن هم زیباست، لبیکَ یابن مرتضی
با تو هر روزم عاشوراست، لبیکَ یابن مرتضی

برا کسی جز تو فدا نمی‌شیم، اللهم ارزقنا
تو محشرم از تو جدا نمی‌شیم، اللهم ارزقنا