گفتیم آسمانی و دیدیم، برتری
گفتیم آفتابی و دیدیم، بهتری
ای عشق! کاری کن که درماندند درمانها
برگرد و برگردان حقیقت را به ایمانها
شبنشینانِ فلک چشم ترش را دیدند
همهشب راز و نیاز سحرش را دیدند
پیغمبرانه بود ظهوری که داشتی
خورشید بود جلوۀ طوری که داشتی
این خانواده آینههای خداییاند
در انتهای جادۀ بیانتهاییاند
این زن که از برابر طوفان گذشته بود
عمرش کنار حضرت باران گذشته بود