از زمین تا آسمان آه است میدانی چرا؟
یک قیامت گریه در راه است میدانی چرا؟
پیچیده در ترنّم هستی، صدای تو
ای راز ناگشودۀ هستی، خدای تو
وادی به وادی میروم دنبال محمل
آهستهتر ای ساربان! دل میبری، دل
ای سلسله در سلسله در سلسله مویت
وی آینه در آینه در آینه رویت
میبینمت به روشنی آفتابها
قرآن شرحه شرحۀ هر شامِ خوابها
شب را خدا ز شرم نگاه تو آفرید
خورشید را ز شعلۀ آه تو آفرید