ذلیل شد امیریاش، صغیر شد کبیریاش
شکسته شد توهّمِ شکستناپذیریاش
چه سالها در انتظار ذوالفقار حیدری
تویی که در احاطۀ یهودیان خیبری
الهی به شور قیام حسین
به فریاد سرخ و پیام حسین
«چرا تو ای شکستهدل! خدا خدا نمیکنی
خدای چارهساز را، چرا صدا نمیکنی»
میخواستم بیای با گلای انار
برات کوچهها رو چراغون کنم
به ابتدا رسیدهای، به انتها رسیدهای
به درک اولین و آخرین صدا رسیدهای
چه بود ذکر عارفان؟ علی علی علی علی
چه بود روشنای جان؟ علی علی علی علی
قسم خوردهای! اهل ایثار باش
قسم خوردهای! پای این کار باش
بیا عاشقی را رعایت کنیم
ز یاران عاشق حکایت کنیم
بایست آنچنان که تا به حال ایستادهای
که در کمال شوکت و جلال ایستادهای
سلام ای طبیب طبیبان سلام
سلام ای غریب غریبان سلام
دلم کجاست تا دوباره نذر کربلا کنم
و این گلوی تشنه را شهید نیزهها کنم
هنوز از تو گرم است هنگامهها
بسی آتش افتاده در جامهها
به نام خداوند بالا و پست
كه از هستیاَش هست شد، هر چه هست...
الهی به مستان میخانهات
به عقلآفرینان دیوانهات
خدایا به جاه خداوندیات
که بخشی مقام رضامندیات
بیا تا برآریم دستی ز دل
که نتوان برآورد فردا ز گل
بهنام خداوند جانآفرین
حکیم سخن در زبان آفرین
دلی داشت تقدیم دنیا نکرد
به دریا زد، این پا و آن پا نکرد
شبم در حضوری لبالب گذشت
کدامین شبم مثل آن شب گذشت
در آغوش آیینهها بودهام
نمیدانی ای دل کجا بودهام
خدایا تویی بنده را دستگیر
بوَد بنده را از خدا، ناگزیر
خدایا جهانپادشایی تو راست
ز ما خدمت آید، خدایی تو راست
پس از قرنها فاصله تا علی
نشستهست در خانه تنها، علی