شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

احلی من العسل

تو زنده کردی، یاد جمل را
دادی شهادت خیرالعمل را

فرموده‌ای، در یک کلام
احلی من العسل یعنی همراهی با امام

از همان روز ولادت، عاشق خورشیدی
حُسن روی پدرت را، در عمو می‌دیدی

«باَبی انت و اُمّی، یا عزیز الزهرا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با ضربه‌هایت، در بین میدان
گوید اباالفضل: جانم حسن جان

جوشن ز نور، پوشیده‌ای
همچون حسن تو هم به حسین نورِ دیده‌ای

هر کسی جنگ علی را، نمی‌آید یادش
بنگرد بر خاک ذلت، اَزرق و اولادش

«باَبی انت و اُمّی، یا عزیز الزهرا»