شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

بابا خوش اومدی

چشمم به در خشک شد و
نیومدی، با سر اومدی
خوب شد به دخترت، بابا سری زدی

نبودی ببینی
به زخم ما چه‌جور نمک زدند
نبودی ببینی
چه‌جور رقیه‌تو کتک زدند

حالا که اومدی، پیشم بمون
بابا خوش اومدی، ای مهربون
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بابا بگو چی شده
لبای تو، من فدای تو
دیشب بازم اومد، بابا صدای تو

برا چی می‌خواستن
یه جوری پرت بشه حواس من
نگفته باباجون
هیچ‌کسی ماجرا رو واسه من

واسه‌م بگو خودت، چی شد بابا
بابا بگو چیه، طشت طلا