روضه‌خون

این جمعه هم سر شد و
ندیدمت، دل پر از غمت
آتیش زده دلو، اشک دمادمت

می‌باره نگاهت
صبح و غروبا توی روضه‌ها
کجایی آقاجون
شاید الان رسیدی کربلا

امشب ما رو ببر، همرات آقا
روضه بخون آقا، تو کربلا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امشب شدی معتکف
با اشک و آه، باز تو خیمه‌گاه؟
یا که داری می‌ری، بازم به قتلگاه؟

ما روضه می‌خونیم
ولی تو روضه‌ها رو می‌بینی
سرای رو نیزه
تن به خون رها رو می‌بینی

با چشمی که شده، غرق به خون
امشب تو واسه ما، روضه بخون