شوق وصال

روزگار از تو مرا جدا کرد
به غم هجر تو مبتلا کرد

خودم اینجا اشک روضه‌ها
هر شب دل مرا، راهی کربلا کرد
غم دلتنگی، شوق وصال
هر روزِ این دو سال، با قلب من چه‌ها کرد

میعادِ جمعِ عشاق شما
اربعین، امسال، در کرب‌وبلا

«ثارالله، اباعبدالله»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای خوشا آن دل که نینوایی‌ست
بی‌قرار از حسرت جدایی‌ست

می‌رسد آخر به کاروان
همراه عاشقان، هر کس که کربلایی‌ست
لحظه‌ای از او مشو جدا
رفتن به کربلا، آغاز آشنایی‌ست

هرکس ماند، با او، چون جون و زهیر
خواهد شد، آخر، عاقبت به‌خیر

«ثارالله، اباعبدالله»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هر که از این قافله جدا شد
به چه غم‌هایی که مبتلا شد

هر که با فکرِ گندم ری
هر روزش شده طی، روزش شب عزا شد
خَسِرَ الدُّنیا وَالآخِرَة
آن‌کس که عاقبت، باز خامِ وعده‌ها شد

هرکس رفت، سمتِ لقمۀ حرام
راه او، شد دور، از راه امام