شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

ظَلمتُ نفسی

می‌دونستم منو می‌بینی، بازم گناه کردم
نامۀ اعمالمو‌ یک عمر، فقط سیاه کردم
حالا باز اومدم و می‌گم، من اشتباه کردم

اشتباه کردم ببخش، دل اسیر عصیانه
اشتباه کردم ببخش، اینجا جای اذعانه‌
اشتباه کردم ببخش، بخشش از بزرگانه‌

هرکاری بگی می‌کنم
تا باز یه نگاهی کنی
تا با تو دوباره خدایی شم

هر کاری بگی می‌کنم
تا باز تو دلت جا بشم
تا باز اربعین کربلایی شم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدیامو‌ نیاری به روم، اگر که راه داره
تا تو باشی دل عاشقم، یه جون‌پناه داره
بندۀ روسیاهو ببخش‌، ببخش گناه داره

خیلی بد بودم ولی، خوبی کن ازم بگذر
هرچقدر باشه بدیم‌، خوبی تو هست بیشتر
خوب و بد هرچی باشم، عاشق توام آخر

ای صاحب جود و سخا
ای قبلۀ حاجت ما
زندگیم فدای سر شما

این رؤیای هر شبمه
بعد عمری نذر و دعا
مادرم رو بردم به کربلا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حال خوب بعد مناجات، یعنی دعام کردی
هرچی باشه مهمون توام، خودت صدام کردی
قَسمت دادم به فاطمه، بازم نگام کردی

رو لبم هست تا ابد، ذکر فاطمه جانم
از دعای مادره‌، حال خوب الانم
با توام هر جا تویِ آشکار و پنهانم

می‌شم اونی که تو بخوای
قول بده فقط که بیای
وقت جون دادن بالای سرم

به فرشته‌های عذاب
رو کن و بگو با عتاب
گریه کن بوده واسه مادرم