یه ساله که چشمانتظارم
مثل هفتآسمون بیقرارم
میخوام با چشای پر ابرم
واسه خشکی لبهات ببارم
بمیرم که ای ابر رحمت، تشنه بودی
با اشکام میخوام روی زخم تو مرهم بذارم
هر سال محرّم، با اشک نمنم
راهی میشم تا روضهها
کاش قسمتم بود، امسال بخونم
روضه برات تو کربلا
آقای خوبم
«حسین، ای غریب دو عالم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شده باز دلا کربلایی
دارم آقا به لبهام نوایی
شب اول و داغ مسلم
داغه باز روضۀ بیوفایی
غریبونه از کوفه میگفت، با امامش
دعا میکنم سمت شهر دو رویی نیایی
اهل دورغ و اهل فریبَن
آدم فروشَن کوفیا
تنها میمونی، تو شهر غربت
مولای من کوفه نیا
اهل فریبَن
«نیا کوفه، ای جان عالم»