شدن کوفیا غرق حیرت
غرق در حیرت از این شباهت
میگفتن رسیده پیمبر
یا که بازم شده روز بعثت
علیاکبر اومد به میدون یا که احمد
شد آیینۀ مصطفی توی حُسن و ملاحت
دیدن که داره، عطر پیمبر
اما به جنگش اومدن
وقتی که دیدن، نیستن حریفش
با هرچی داشتن میزدن
ای وای علیجان
«علیاکبر ای جان بابا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شدن کوفیا غرق حیرت
غرق در حیرت از این شباهت
شده زنده انگار که حیدر
اومده با شکوه و صلابت
علیاکبر اومد به میدون یا که حیدر
شد آیینۀ مرتضی توی عزم و شجاعت
دیدن که مثلِ حیدر دلیره
شد تازه بغض و کینهها
انگار شده دشت، محراب کوفه
فُزتُ وَ رَبِّ الکربلا
ای وای علیجان
«علیاکبر ای جان بابا»