مرهم

من موندم و غصه و عزا و ماتم
جز گریه نداره زخم این دل مرهم
جز گریۀ هر شبم ندارم یاری
حتی توی خونه هم ندارم محرم

غمگین‌تره از گریه‌ها لبخندم
من زیر عبا هم زره می‌بندم
غم دیده دل بی پناه و تنها
هم از یاران و هم از دشمن‌ها

آه از این مردم که منو آزردن
سجاده رو از زیر پای من بردن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از کوچه نمی‌گم کوچه‌مون محشر بود
از در نمی‌گم که شعله‌ها از در بود
ای گریه‌کنا روضۀ من اون لحظه‌س
که دستای من تو دستای مادر بود

من بودم و غم بود و آه مادر
آتیش می‌گیرم از نگاه مادر
اون چادر خاکی دلیل آهم
من کشتۀ اون روضۀ جانکاهم

یک عمره که قلبمو شکسته این درد
دستم نرسید به دستای اون نامرد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حالا منم و یه دنیا اشک ناگاه
چشمم که می‌افته به حسین می‌گم: آه
حالا منم‌ و یه دنیا داغ حسرت
لا یوم کیومک اباعبدالله

از کرب و بلا من ندارم سهمی
حال دلمو یا حسین میفهمی
داری می‌بینی آه حسرت‌هامو
باید ببری این امانت‌هامو

تو کرب‌و‌بلا کنار تو بودم کاش
از روی همون نیزه به یاد من باش