یه دریا بلا تو دلم ریختی
توی دلا یک دنیا غم ریختی
تو لشکر کفر و به هم ریختی
با گریههات
تا دیدی که غریبم رفتی به جنگ دشمن
چه قتلگاهی داری به روی دستای من
پیش چشم من شده پرپر گلوی تو عزیزم
میکشم آروم عبامو من به روی تو عزیزم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لالایی بخواب توی آغوشم
جوابمو دادن که خاموشم
آخه سرت افتاد روی دوشم
علی لایلای
چطور بمونم اینجا، شده تنت پر از خون
چطور برم به خیمه ببین شدم چه حیرون
خیمه به خیمه همه حرم شده آوارۀ تو
لالایی میگه رباب آروم پای گهوارۀ تو