جز تو ای کشتۀ بیسر که سراپا همه جانی
کیست کز دادن جانی بخرد جان جهانی
الهی اکبر از تو اصغر از تو
به خون آغشتگانم یکسر از تو
گریه میکنم تو را، با دو چشم داغدار
گریه میکنم تو را، مثل ابرِ بیقرار
بر حسین بن علی یا با حسین بن علی؟
با یزید بن یهودی یا حسین بن علی؟
ای نبیطلعت، ای علیمرآت
وی حسنخصلت، ای حسینصفات
زینب اگر نبود حدیث وفا نبود
با رمز و راز عشق کسی آشنا نبود
نوخاستهای ز نسل درد آمده است
با گرمی خون و تیغ سرد آمده است
انتقامش را گرفت اینگونه با اعجازِ آه
آهِ او شد خطبۀ او، روز دشمن شد سیاه
علیاکبر همین که چهرۀ خود را نمایان کرد
خدا خورشید را در هفت پشت ابر پنهان کرد
میرفت که با آب حیات آمده باشد
میخواست به احیای فرات آمده باشد
ای حرمت قبلۀ حاجات ما
یاد تو تسبیح و مناجات ما
صدای جاری امواج، زیر و بم دارد
که رودخانه همین است، پیچ و خم دارد
به واژهای نکشیدهست منّت از جوهر
خطی که ساخته باشد مُرکّب از باور
گرد و خاکی کردی و بنشین که طوفان را ببینی
وقت آن شد قدرت خون شهیدان را ببینی
تيغيم که در فراز، رعبانگيزيم
هنگام فرود، خون دشمن ريزيم
شهید کن... که شهادت حیات مردان است
ولی برای شما مرگ، خط پایان است
زخم ارثیست که در سینۀ ایرانیهاست
کشورم پر شده از داغ سلیمانیهاست
چه رنجها که به پیشانی تو دیده نشد
که غم برای کسی جز تو آفریده نشد
در خودم مانده بودم و ناگاه
تا به خود آمدم مُحرّم شد
میرود بر لبۀ تیغ قدم بردارد
درد را یکتنه از دوش حرم بردارد
جانان همه رفتند، چرا جان نرود؟
این آیه به روی دستِ قرآن نرود؟
والایی قدرِ تو نهان نتوان کرد
خورشیدِ تو را نمیتوان پنهان کرد
گواه سیرۀ عشق است داغداری ما
به باغبانی درد است لالهکاری ما
هزار حنجره فریاد در گلویش بود
نگاه مضطرب آسمان به سویش بود