شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

به تو محتاجم

این زمین خورده را تکیه‌گاهی
بر دل بی‌پناهم پناهی
آمدم با همه روسیاهی

به تو محتاجم ای دل دریایی
بر می‌آید از تو فقط آقایی

نام تو ذکر لب‌هایم شد
آغوش امنت مأوایم شد

«یا حسین جانم، یابن الزهرا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بی نگاه تو روزم سیاه است
بی تو هر لحظه عمرم تباه است
پیش پایت نمیرم گناه است

تو وفا کردی هرچه جفا کردم
این دل خون را سوی تو آوردم

برخاکِ تو افتادن عشق است
بر زانویت جان دادن عشق است

«یا حسین جانم، یابن الزهرا»