عطر بهشت

تو عصارۀ عطر بهشتی، که از آسمونا شده جاری
از کنجِ یه حجرۀ ساده، به عالم نظر داری

ای نور خونه و چشمام، بانوی من
ای همدم و مرهم دردام، بانوی من
ای همسفر دو دنیام، بانوی من

ای یاور و یار جوونم، بانوی من
ای درد و بلات به جونم، بانوی من
ای ماه گرفتۀ خونه‌م، بانوی من

من آسمون تو خورشیدی، تو به قلب علی گرما میدی
تو آرامش، تو امیدی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نخ تسبیحت آیۀ نوره، که تو جانمازت می‌درخشه
وقتی نمازت به عبادت، داره معنی می‌بخشه

به فدای ذکر سجودت، بانوی من
به فدای نور وجودت، بانوی من
به فدای روی کبودت، بانوی من

به فدای راز و نیازت، بانوی من
به فدای سوز و گدازت، بانوی من
به فدای حال نمازت، بانوی من

سجاده‌تو که وا کردی، تو برای همه دعا کردی
به تابوتت، نگا کردی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خونۀ سادۀ تو بهشته، یه بهشته که روی زمینه
تا وقتی تو باشی رو قلبم، که غمی نمی‌شینه

تو که ماهِ هر شبِ قدری، زهرای من
تو سیاهی تو مثه بدری، زهرای من
نرو تنها که ضاقَ صدری، زهرای من

ای تموم دار و ندارم، زهرای من
تو خزونِ دنیا، بهارم، زهرای من
باید از داغ تو ببارم، زهرای من

می‌ری کجا بی من زهرا؟ آخه می‌ری سفر چرا تنها؟
بی‌تو ای وای، بر این دنیا