اون شب از غربت رفتن علی، مهتاب گریه کرد
مسجد کوفه به پاش افتاده بود، بیتاب گریه کرد
واسۀ نماز ناتمام او، محراب گریه کرد
آروم، رو زانو افتاد، داره چی میگه زیر لب
فُزتُ و رب الکعبه، دیگه راحت شدم امشب
انگار بوی بهار میاد، بوی وصال یار میاد
ایشالا زینبم یه جور، با رفتنم کنار میاد
«علی علی علی علی»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روی خاک افتاده جان عالمین با فرق دو تا
گوش دل بده ببین پیچیده تو ارض و سما
نالۀ تهدمت وللهِ ارکان الهدی
غرق به خون افتاده، میگه یا رب یا رب یا رب
فُزتُ و رب الکعبه، دیگه راحت شدم امشب
رو فرق حق فرود اومد، شمشیر کینه و نفاق
اما روی خوشش اینه، دیگه تموم میشه فراق
«علی علی علی علی»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دیگه راحت میشم از دست غم و رنج بیحساب
شادی دنیا برام بی فاطمه، شد مثل سراب
عمر این دنیا بدون فاطمهس، هر لحظهش عذاب
داغش، هنوزم تازهست، نمیافته از تاب و تب
فُزتُ و رب الکعبه، دیگه راحت میشم امشب
سلام پناه غصههام، سلام پناه مرتضی
تموم دلخوشیم اینه، تموم شده فراق ما
«علی علی علی علی»