شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

یا رب الهی العفو

ای اهل عفو و غفران، یا رب الهی العفو
از هر خطا و عصیان، یا رب الهی العفو

صد بار توبه کردم، صد بار عهد بستم
با سنگ غفلتم باز، آیینه را شکستم

هر بار چشم بستی، بر این همه تباهی
تو اهل چشم‌پوشی، من اهل روسیاهی

تو اهل جود و بخشش، تو غافر الذنوبی
من ناسپاس، بدعهد، اما تو خوبِ خوبی

«یا رب الهی العفو، یا رب الهی العفو»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رؤیای با تو بودن، تبدیل شد به کابوس
با نعمتی که دادی، بی‌راهه رفتم افسوس

دور از تو هرچه رفتم، دیدم که کوره‌راه است
پایان بی‌تو بودن، در عمق پرتگاه است

بال و پرم شکسته، بین قفس دوباره
من زخم خورده‌ام از، دست هوس دوباره

اعمال ناپسندم، شد موجبات خشمت
یا رب مگو که دیگر، افتاده‌ام ز چشمت

«یا رب الهی العفو، یا رب الهی العفو»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حالا رسیده‌ام باز، دلتنگ و دلشکسته
از دست نفس دلخون، از دست خویش، خسته

از من، مرا بگیر و از من، مرا رها کن
از هرچه جز خود تو، این بنده را جدا کن

بیچاره کرده دل را، دلبستگی به جز تو
هر کس که با تو باشد، ذکرش شود «وَ فُزتُ...»

یا رب به حق مولا، مولای رستگاران
چشم امید دارم، امید عفو و غفران

«یا رب الهی العفو، یا رب الهی العفو»