شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

روز مادر

ای شکوهت فراتر از باور
ای مقامت فراتر از ادراک
وصف تو درک «لیلة القدر» است
فهم ما از تبار «ما ادراک»

کوثری،‌‌ بی‌کرانه دریایی
ما و ظرف حقیر این کلمات
باید از تو نوشت با آیات
باید از تو سرود با صلوات

آیه در آیه وصف تو جاری‌ست
«فتلقّی...»، «مباهله»، «کوثر»
در دل «انما یرید الله...»
در «فصل لربک و انحر»

از بهشت آمدی به هیئت نور
عطر سیبت وزید در هستی
تو گلِ... نه، تو نوبهارِ... نه
تو بهشت دل پدر هستی

پدر و مادرم فدای شما
مادری کرده‌ای برای پدر
چشم بد دور، چشم شیطان کور
دست تو بود و بوسه‌های پدر

از بهشت آمدی و روشن شد
سرنوشت دل علی با تو
بی‌تو کم بود در تمام جهان
نیمۀ دیگرش ولی با تو...

وصف ذات تو و صفات علی
وصف آیینه است و آیینه
غربت و خندۀ تو و دل او
قصۀ گرد و دست و آیینه

خانه می‌شد بهشتی از احساس
با گل افشانیِ بهاریِ تو
عاطفه با تمام دل می‌زد
بوسه بر دست خانه‌داری تو

خانه از زرق و برق خالی بود
از صفا، عاشقی، محبت، پُر
داشتی، ای کلیددار بهشت
پینه بر دست، وصله بر چادر

از بهشت آمدی و آوردی
یازده سورۀ بهشتی را
مصحفِ سرنوشت خود دیدیم
سوره‌هایی که می‌نوشتی را

نسل تو نوحِ با شکوهِ نجات
نسل تو خضرِ آسمانیِ راه
جلوه‌ای از دم تو را دیدیم
در مسیحی به نام روح الله

روز مادر شده دلم با شوق
پر زده در هوای تو مادر
منم و وسعت بهشت خدا
منم و خاک پای تو مادر

آرزو دارم این که بنشینم
لحظه‌ای در جوار تو اما...
آرزو دارم این که بگذارم
شاخه گل بر مزار تو اما...

آه در حسرت زیارت تو
دل ما آشنای دلتنگی‌ست
حرم دختر کریمۀ تو
شاهد لحظه‌های دلتنگی‌ست

روز مادر شده به محضر تو
آمدم پا به پای این کلمات
هدیۀ من برای تو اشک است
هدیۀ من برای تو صلوات

سه‌گاه (سبک کششی)