تصویری که از شعر آیینی در ذهن مخاطب وجود دارد قصیده و مثنویهای شکوهمندی است که مدح و ثنای خاندان رسالت را گفته باشد و شور و هیجانی در قلب شنونده و خواننده ایجاد کند. اما سیدمهدی موسوی با مجموعه شعر نیمایی خود با عنوان «سفرنامه با صاد» تمام باورها و پیشزمینههای ذهنی خواننده را جا به جا کرده و پنجرهای تازه به روی مخاطب گشوده و او را به جهانی تازه در فضای شعر آیینی راه داده است. او مشاهدات خود از پیادهروی اربعین را در قالب کتابی منظوم روانه بازار کتاب کرده است. این در حالی است که بخش اصلی اشعار این کتاب پیش از تجربۀ شاعر در مسیر پیادهروی اربعین سروده شده و شاعر پس از سرایش آنها در حماسه اربعین شرکت کرده و تجربیات سفر را به اشعارش افزوده است. به بهانۀ این مجموعه سراغ این شاعر رفتیم، تا با او درباره «درنگهای شاعرانهاش» در ارتباط با پیادهروی اربعین سخن بگوییم. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
* پیش از این سفرنامههای منظومِ منتشر شده را دیده بودید؟
اگر بخواهیم این کتاب را سفرنامه به معنای رایج بدانیم، در واقع سفرنامه نیست. بلکه بیشتر درنگهای شاعرانه در مسیر پیادهروی زیارت اربعین است. چون حالت روایی دارد و اشعار به هم پیوسته است از این حیث عنوان سفرنامه برای آن انتخاب کردم.
* در برخی از اشعار، پس از نشان دادن تصویری از مسیر پیادهروی اربعین آن را به واقعۀ عاشورا وصل کردهاید و به عبارتی به کربلا و وقایع سال ۶۱ه.ق گریز زدهاید. اشعاری که هم عاطفی است، هم عنصر اندیشه را دارد و هم عینی است. در این مورد توضیح میدهید؟
قالبی که انتخاب کرده بودم نیمایی است، قالبی که بین شعر کلاسیک و شعر سپید قرار دارد، که وزن را داریم و از قافیه به اقتضا میتوانیم استفاده کنیم و این خودش حالت نوسان میان دو قالب را دارد و در برداشتهایی که من از اربعین داشتم، از نظر زمانی تعلیقهایی وجود دارد، که هرکدام از تجربههای این مسیر میتواند ما را به گذشته پرتاب کند و در واقع نوعی بازی زمان میان گذشته و اکنون در این شعر اتفاق افتاد که برخی ناخواسته بوده است.
این رفت و برگشت تاریخی میتواند شعر را ژرفتر کند و عینیت و ذهنیت کار را غنا بخشد، نیما تلاشش این بوده که شعر را عینیتر کند زیرا فضای شعر کلاسیک طوری بود که خیلی ذهنی شده بود و با متن جامعه ارتباطی کمرنگ یافته بود. در بحث عینیتگرایی، نیما واقعا موفق بوده است و رهاورد خوبی در شعر نیمایی وجود دارد طوری که شعر را به متن زندگی وارد کرد.
اگر دقت شود در اشعار «سفرنامه با صاد» تلاش شده از این عینیت بیشترین توشه را بگیرم. در متن سفر اصالت با عینیت است اما بازی زمانی باعث میشود که عینیتگرایی تمام حرف شعر نباشد و از ذهنیت گرایی هم وام بگیرم.
* شما در اشعار این مجموعه موضعمند هستید و نسبت به اتفاقات روز بیتفاوت نیستید و قضایای جهان اسلام را دیدهاید. به این مسئله هم بپردازید.
پرداختن به اتفاقات اخیر جهان اسلام مانند مباحث فلسطین، یمن و مدافعان حرم بسترهای اجتماعی شعر را تقویت کرده و تنوع به کار بخشیده است. گاهی شاعر یک شعر آیینی میسراید ولی تنها یک ادای دین و ابراز ارادت است ولی اگر مسائل روز که دغدغۀ اهلبیت(علیهمالسلام) هم محسوب میشود در شعر آیینی جلوه کند، شعر زندهتر میشود و سعی کردم اینگونه ایجاد مسئله کنم.
* در بخشهایی شاهدیم که شما در حالی که نیمایی سرودهاید، ولی شعرتان وارد فضاهای دیگر میشود. این دلیل خاصی داشته است؟
قالب اشعار نیمایی است ولی به لحاظ فرمی این اشعار در بخشهایی از فرمِ نو به بحر طویل تبدیل میشود یا زبان شعر عامیانه یا کودکانه میشود. حتی گاهی در شعر «مادر شهید» قالب شعر مستزاد میشود. این در حالی است که وحدت شعر از بین نمیرود و بحر عروضی تغییر نمیکند و اصالت قالب نیمایی در همه جای کتاب حفظ میشود.
منبع: خبرگزاری فارس