شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

  1. خانه
  2. پدید‌آور
  3. علیرضا قزوه

علیرضا قزوه

انتخاب
علیرضا قزوه

در آسمان شهادت

دوباره آمده آن شب، شب جدایی او
سرم فدایی او شد، دلم هوایی او

سردار شهید

قصیده

علیرضا قزوه

محشر

از شبنم اشک گونه‌هامان تر بود
تشییع جنازۀ گلی پرپر بود

شهدا

از نخلستان تا خیابان

رباعی

علیرضا قزوه

صفا آوردی

عمری به اسارت تو بودم ای مرگ
لرزان ز اشارت تو بودم ای مرگ

شعر تعلیمی

از نخلستان تا خیابان

رباعی

علیرضا قزوه

دل من

تو مثل کوی بن‌بستی، دل من!
تهیدستی، تهیدستی، دل من!

شعر رهایی

از نخلستان تا خیابان

دوبیتی

علیرضا قزوه

همان عهد

هنوز آن ناله‌ها کز سوز هجران داشتم دارم
به روی شانه گر زخم فراوان داشتم دارم

شعر پایداری

غزل

علیرضا قزوه

نِعمَ القادِرُ اَلله

اگر دینی‌ست باقی در جهان بی‌شبهه دین توست
یداللهی که می‌گویند خود در آستین توست

امام جواد علیه‌السلام

غزل

علیرضا قزوه

یا ایهاالعزیزتر از یوسف!

یا ایهاالعزیزتر از یوسف!
عکس تو را به چاه می‌اندازند

پیامبر اعظم صلوات‌الله‌علیه‌وآله

غزل

علیرضا قزوه

برادرهای من!

خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون

شهدا

این همه یوسف

مثنوی

علیرضا قزوه

این روزها

این روزها حس می‌کنم حالم پریشان است
از صبح تا شب در دلم یک‌ریز باران است

مقاومت اسلامی

قصیده

علیرضا قزوه

یا‌ لثارات

ببین بغداد را و جوشش زیباترین حس را
خروش جان‌نثاران «ابومهدی مهندس» را

شعر پایداری

حدود ساعت یک

غزل

علیرضا قزوه

ناوردها

بارالها سوخت دیگر جان غم‌پروردها
ریختند آتش به جان تشنگان، دلسردها

شعر پایداری

حدود ساعت یک

غزل

علیرضا قزوه

آسمان آتش گرفت

تا که نامت بر زبان آمد زبان آتش گرفت
سوختم، چندان که مغز استخوان آتش گرفت

حضرت فاطمه علیهاالسلام

شبلی و آتش

غزل

علیرضا قزوه

نگین قدس

مرا یاد است سطری بی‌بدیل از شعر خاقانی:
«که سلطانی‌ست درویشی و درویشی‌ست سلطانی»

رهبر انقلاب حفظه‌الله

حدود ساعت یک

غزل

علیرضا قزوه

انتخاب عشق

از زمین تا آسمان آه است می‌دانی چرا؟
یک قیامت گریه در راه است می‌دانی چرا؟

امام حسین علیه‌السلام

سورۀ انگور

علیرضا قزوه

امتحان بلا

بسیار بار آب گذر کرد از سرش
شیراز ماند و چشمۀ الله اکبرش

شعر ملی میهنی

قصیده