سرودن در عرصۀ شعر آیینی و شعر هیأت یکی از سختترین حیطههای شعر است. شاعری که در این عرصه قلم میزند، علاوه بر استعداد خدادادی و عنایت معصومین(ع) نیاز به تمرین و تلاش و ممارست برای سرودن دارد. شاعر آیینی اضافه بر پرداختن به مباحث ادبی و ذوقی، باید شناخت جامع و متناسبی از اهلبیت(ع) داشته باشد تا بتواند برای آن ذوات مقدسه به طور هنرمندانه شعر بسراید.
حسین عباسپور از شاعران جوان آیینی است که اهتمام خاصی در سرایش شعر دربارۀ امام حسن مجتبی(ع) داشته و دارد. برخی او را شاعر دلبسته و منتسب به این حضرت میشناسند؛ گرچه عباسپور شعرهای دیگری در مدح و مرثیه سایر ائمه(ع) نیز سروده است.
عباسپور در مصاحبهای چنین اشاره میکند: «اول از همه این لطف امام حسن(ع) است که به من اجازۀ شاعری داده و اگر در مدح ایشان شعری سرودم ناشی از ارادت قلبی من به این امام بزرگوار است. من از امام حسن(ع) حاجتهای زیادی گرفتم و به نظرم دور از معرفت است که انسان با دیدن این همه لطف از جانب کسی، تمام توانش را برای تشکر و قدردانی از او خرج نکند... اعتقاد من این است که در حوزۀ شعر با محوریت زندگی امام حسن(ع) خلأهای زیادی از جمله پرداختن صرف به غربت و مظلومیت ایشان و وقایع غیرمستند وجود دارد و حتی سؤالهای بسیاری در این خصوص هست که باید به زبان هنر پاسخ داده شود...»
در هفت شعری که او در این موضوع سروده است. تمرکز و نوآوری چه از لحاظ محتوا و چه از لحاظ هنری و ادبی به وضوح مشخص است.
۱. وزن: در این هفت شعر، شاعر از پنج وزن استفاده کرده است و استفاده از وزنهای متنوع مانند: «فعولن فعولن فعولن فعولن» «فاعلن فاعلن فاعلن فع»، «مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن...»، به پرداخت شعر کمک کرده است.
۲. تحلیل تاریخی: در شعرهایش با توجه به کشفها و بیان هنرمندانه از تحلیل تاریخی حوادث غفلت نشده است که دست مداح را در اجرا و مضمونپردازی باز میگذارد. مثل:
بارها از سفرهاش با این که نان برداشتند
روز تشییع تنش تیر و کمان برداشتند
دستهایی که بر این تابوت تیر انداختند
چند سال بعد چوب خیزران برداشتند
زهر جعده تلختر از صلح تحمیلی نبود
زهر را نوشید و بغضش بعد مدتها شکست
۳. تصویرسازی: عباسپور با جزیینگری در حوادث زندگی امام(ع) سعی کرده است تصویرسازی کند و تصاویر زیبایی را در شعر بیافریند. نظیر:
دلم باز با یاد غمهایت آقا
غریبانه سر روی در میگذارد
و حتماً شبیه همان مرد شامی
نگاه تو در من اثر میگذارد
ای روشنی روی تو تابندهتر از ماه
گیسوی سیاه تو پر از عطر سحرگاه
۴. تکرار و تناسب لفظی: شاعر در بیتهایی از تکرار واژگان و جملات استفاده کرده و در ساختار زبانی شعر، تنوع ایجاد کرده است:
دلتنگم و دلباخته، دلگیر و دلآشوب
دلرحمی و دلسوخته، دلخونی و دلخواه
ای وای از آن روزی که جانت را گرفتند
ای وای از آن روزی كه شد در ناگهان باز
ای کریمی که زخم زبان خورد
ای امیری که تنهاترین بود
۵. بیان سیرۀ امام: با مطالعۀ سیرۀ امام، در مییابیم که فضیلتهایی چون: صبر، کرامت، مهربانی، سخاوت... در این هفت شعر بروز و ظهور داشته است. مانند:
هر قدر شماتت شدی از سوی ذلیلان
هرگز نگرفت آینۀ قلب تو را آه
بر دوستدارت در نخواهي بست وقتی
بوده درِ اين خانه رو به دشمنان باز
در سفرهاش نان جوین خشک بود اما
در کیسۀ خیرات، نان گرم گندم داشت
۶. حضور شاعر در شعر: شاعر در کنار بیان زندگی و برداشت شاعرانه در بیتهایی ردّ پایی از احساس خود به جا گذاشته و از احوالش بیتفاوت نگذشته و آن را ابراز کرده است:
کوتاه نشد سایۀ تو از سر این شعر
هرچند که دستش شده از وصف تو کوتاه
کمی خواستم از غریبی بگویم
نه؛ این بغض سنگین مگر میگذارد؟
سخت است از اين بيشتر روضه بخوانم
بگذار باشد آخر اين داستان باز...
به نظر میرسد تلاش شاعر آیینی و تمرکز بر زندگی یکی از معصومین(ع) میتواند در سرودن به کمک شاعر بیاید و زوایای جدیدی را پیش روی مخاطب بگذارد؛ علاوه بر آن، شناخت و انس معنوی و ارتباط قلبی شاعر با یکی از معصومین(ع) اثرگذار و قابل تأمل خواهد بود.