عزیز خواهر

کجای دنیاس اینجا که بی‌قرارم
کنار من باش بی‌تو آروم ندارم

عمریه من با تو همراهم
از بی‌تو بودنم بیزارم
حتی تصورِ تنهاییم
میده آزارم

«أمن یجیب» به زیر لب می‌خونم
تا آخرش به پای تو می‌مونم؛ عزیز خواهر
الهی که فدات بشم من آخر
نبینه اما خم به ابروت خواهر؛ غریب مادر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلم لرزید تا اومد به گوش این آوا
اعوذ بالله من الکرب و البلا

پنجاه ساله پر از آشوبم
پنجاه ساله پر از کابوسم
پنجاه ساله پس از پیغمبر
با غم مأنوسم

سر نشده یه لحظه هم بی‌تشویش
پنجاه ساله می‌سوزم از اون آتیش؛ آروم ندارم
حتی نمی‌ده گریه هم تسکینم
همون آتیشو امروزم می‌بینم؛ آروم ندارم