شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

اَلسلامُ علیکِ یا زینب

آفتابی شدی و چشمانت
آسمان آسمان درخشیدند
علی و فاطمه، حسین و حسن
از نگاهت ستاره می‌چیدند

آیه‌های بلند تفسیرت
واژه‌هایی همیشه محکم داشت
خانۀ آسمانی زهرا
دختری مثل تو فقط کم داشت

گاه کامل شود، گهی غایب
اَنتِ بدرٌ فلا الیکِ مَغیب
گنبدت عین اشک روشن بود
حین وجهُ الزمانِ کانَ تَریب

روز اول حسین جلوه نمود
عین آیینه‌ها تماشا شد
خواستی عشق را نشان بدهی
چشم تو رو به کربلا وا شد

با عنایات مادرانۀ تو
زائر جادۀ دمشق شدیم
در حرم جمع شاعران جمع است
ما در این صحن اهل عشق شدیم

غیرتت کاخ ظلم را لرزاند
خطبه‌هایت شبیه زهرا بود
کلمات تو ذوالفقار علی
اقتدار تو تیغ مولا بود

تو پرستار عالمی زینب!
مردم این روزها پر از دردند
تو نبودی، مدافعان حرم
وقت غربت چه‌کار می‌کردند؟

باید از راه زینبیّون گفت
با زبان شکور و قلب صبور
باید از صبح زینبیّه سرود
ایستاده به سمت روز ظهور