شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

محفل ذکر علی

پیام نور به لب‌های پیک وحی خداست
بخوان سرود ولایت که عید اهل ولاست...

غدیر سید اعیاد و اشرف ایّام
غدیر خوب‌تر از عید روزه و اضحی است...

غدیر عید همه عُمر با علی بودن
غدیر جشن نجات از عذاب روز جزاست

غدیر بر همه حق باوران تجلی حق
غدیر بر همه گم‌گشتگان چراغ هُداست

غدیر کعبۀ مقصود شیعه در عالم
غدیر جنت موعود خلق در دنیاست

غدیر حاصل تبلیغ انبیا همه عُمر
غدیر میوۀ توحید اولیا همه جا است

غدیر آینۀ لا اله الا هو
غدیر آیت سبحان ربی الاعلی است

غدیر هدیۀ نور از خدا به پیغمبر
غدیر نقش ولای علی به سینۀ ماست...

هنوز از دل تفتیدۀ غدیر بلند
صدای مدح علی با نوای روح فزاست

هنوز گوهر وصف علی بود در گوش
هنوز لعل لب مصطفی مدیحه‌سراست

هنوز لالۀ «اَکمَلتُ دینکُم» روید
هنوز طوطی «اَتمَمتُ نعمَتی» گویاست

هنوز خواجۀ لولاک را نداست بلند
که هر که را که پیمبر منم علی مولاست

چنان‌که من همگان را به نفس اولایم
علی وصی من از نفس او به او اولاست

علی علیم و علی عالم و علی اعلم
علی ولی و علی والی و علی والاست...

علی مدرس جبریل در شناخت حق
علی معلم آدم به عَلَّمَ الاَسماست...

علی صراط و علی محشر و علی میزان
علی بهشت و علی کوثر و علی طوباست

علی چو شخص پیمبر هماره بی‌مانند
علی چو ذات الهی همیشه بی‌همتاست...

علی‌ست حق و، حقیقت به دور او گردد
علی‌ست عدل و عدالت به خط او پویاست

علی، محمد و فرقان و نور و کوثر و قدر
علی، مُزمّل و یاسین و یوسف و طاهاست...

حدیث منزله را از نبی بگیر و به خلق
بگو مخالف هارون مخالف موساست

کسی که گفت «سلونی»، سزد امامت را
نه آن‌کسی که به «لولا»، به جهل خود گویاست

کسی که جای نبی خفت جانشین نبی‌ست
نه آن‌که راحتی جان خویش را می‌خواست...

کسی که بت شکند بر فراز دوش نبی
برای حفظ خلافت ز هر کسی اولاست...

صواب نیست صوابی که بی‌ولای علی‌ست
نماز نیست نمازی که بی‌علی برپاست...

من و جدا شدن از مرتضی خدا نکند
که هر که گشت جدا از علی جدا ز خداست...

مگر نگفت نبی با هم‌اند، «حق» و «علی»
اگر علی نبود در میانه، حق تنهاست

تمام قرآن در حمد و، حمد بسم الله
تمام بسمله در با، علی چو نقطۀ باست...

الا کسی که تو را از علی جدا کردند
پناهگاه تو در آفتاب حشر کجاست؟

مرا به روز قیامت به خُلد کاری نیست
بهشت من همه در صورت علی پیداست...

کجا امام توان یافتن چو شخص علی
که هم‌کلام خداوند و هم‌نشین گداست...

مرا بس است تولای چارده معصوم
که این ولایت، فوق تمام نعمت‌هاست

مگر نگفت پیمبر، کتاب و عترت من
امانتی‌ست که پیوسته در میان شماست؟

مگر نگفت که این دو، ز هم جدا نشوند
اگر جدا ز یکی هر که شد ز هر دو جداست...

عبادت ثقلین است بسته بر ثقلین
که مهر طاعت هر بنده مهر آل عباست...

هنوز محفل ذکر علی‌ست خاک غدیر
ولی چه سود به گوش کسی که ناشنواست

بگو که خصم شود منکر غدیر، چه باک
که آفتاب به هر سو نظر کنی پیداست...