غدیر | شعر هیأت

صحرا میان حلقۀ آتش اسیر بود
اُتراق، در کویر عطش ناگزیر بود

غلامرضا شکوهی

سرمه در چشم غزل

غزل

خبر بده به همه مردم
رسیده عید غدیر خم

عباس همتی

سرود ولادتی

خورشید بر مسیر سفر بست راه را
در دست خود گرفت سپس دست ماه را

افشین علا

قصیده

مه و خورشید تابیده‌ست در دست
و صد دریا زلالی هست در دست

علی سلیمانی

تا همیشه غدیر

دوبیتی

باران شده بر کویر جاری شده است
در بستر هر مسیر جاری شده است

رضا نیکوکار

تا همیشه غدیر

رباعی

دیدند که کوهِ آرزوشان، کاه است
صحبت سر یک مردِ عدالت‌خواه است

محمدحسین ملکیان

تا همیشه غدیر

رباعی

وقتی به گل محمّدی مأنوسیم
در خواب خوش ستمگران، کابوسیم

محمدرضا سهرابی‌نژاد

نیلوفرهای مهتابی

رباعی

بنای دین که با معراج دستان تو کامل شد
به رسم تهنیت‌گویی برایت آیه نازل شد

انسیه‌سادات هاشمی

فرشتگان تغزل

غزل

ای نام تو از صبح ازل زمزمۀ رود
ای زمزم جاری شده در مصحف داود

قربان ولیئی

غزل

من ماجرا را خوب یادم هست، چون کاروان ما جلوتر بود
پیکی رسید و گفت برگردید، دستور، دستور پیمبر…

محمدحسین ملکیان

تفسیر آه

غزل

هر کس که رفته از راه برگشته
هر کس جا مونده می‌رسه از راه

جمعی از شاعران

سرود ولادتی

قصه را زودتر ای کاش بیان می‌کردم
قصه زیباتر از آن شد که گمان می‌کردم

سیدحمیدرضا برقعی

تحیّر

غزل‌مثنوی