کیمیا

لحظه‌اى در خود فنا شو تا بقا پيدا كنى
از منيّت‌ها جدا شو تا منا پيدا كنى

حاصلى ما و تو را از ارتباط خلق نيست
سعى كن تا ارتباطى با خدا پيدا كنى

تا توانى در رفاقت با خدا يكرنگ باش
صاف شو در زندگانى تا صفا پيدا كنى

بگذر از قدر و بها و خاكسارى پيشه كن
تا مقامى برتر از شيخ بها پيدا كنى

همچو زرگر روز و شب دنبال سيم و زر مگرد
بگذر از زر تا به عالم كيميا پيدا كنى

ديدن ناديده را چشم خدابين لازم است
از خودى بيگانه شو تا آشنا پيدا كنى...