شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

یا منتهَی الرَّجا

یارب به حق منزلت و جاه مصطفی
آن اشرف خلائق و خاتم به انبیا

یارب به حق پادشه انس و جان علی
زوج بتول و شیر خدا شاه لا‌فَتا

یارب به حق فاطمه آن بضعة‌الرسول
اُمّ‌الائمه عصمت و ناموس کبریا

یارب به حرمت حسن مجتبی که اوست
بعد از علی امام و به خلق است مقتدا

یارب به خون تشنه‌لب کربلا، حسین
آن کشته‌ای که جان جهانش بُوَد فدا

یارب به حق زین‌العباد نکوخصال
نور خدا که بوده به عبّاد پیشوا

یارب به جاه و منزلت باقرالعلوم
پنجم امام و بر همه مولا و رهنما

یارب به جعفر بن محمد ششم امام
آن صادق مصدَّق و مصداق اتقیا

یارب به حقِّ موسی جعفر همان که بود
عبدی مطیع و صالح و تسلیم بر قضا

یارب به حقّ خسرو دین ثامن‌الحجج
یعنی رضا که بوده به تقدیر حق رضا

یارب به حرمت نهمین مقتدا جواد
کاو بود کانِ بخشش و سلطان اسخیا

یارب به حق جاه و جلال دهم امام
اِبن‌الرّضا علیِّ نقی فخر اولیا

یارب به عزت حسن عسکری که اوست
حجت به خلق عالَم و عالِم به ماسوا

یارب به حقِّ مهدی غائب امام عصر
شمس‌الضُّحی، امام هدا، ختم اوصیا

سلطان دین و نور مبین صاحب‌الزَّمان
آخر امام و، کهف ورا، سید‌الهُدی

در پشت ابر گرچه نهان است همچو مهر
روشن جهان از اوست چو خورشید در سما

یارب به حق جاه و جلال مقرّبین
یارب به انبیای عظام و به اولیا

إغفِر لنا فَاِنَّکَ ذوالفضل و الکرم
یا غافَر الذّنُوب و یا واسعَ الدُّعا

ما بندگان خوار و ذلیلیم و خاکسار
تو چاره‌ساز و بنده‌نوازی و ذوالعُلا

از ما خطا و معصیت اندر تمام عمر
از تو عطا و عفو و گذشتن ز هر خطا

«خادم» که غیر جُرم و گناهش نبوده کار
دارد امید عفو تو یا منتهَی الرَّجا