ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
ای عشق! کاری کن که درماندند درمانها
برگرد و برگردان حقیقت را به ایمانها
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام
شب در سکوت کوچه بسی راه رفته بود
امواج مد واقعه تا ماه رفته بود