گوش بسپار که از مرگ خبر میآید
خبر از مرگ چنین تازه و تر میآید
با هیچکس در زندگی جز درد همپا نیستم
بیدرد تنها میشوم، با درد تنها نیستم
بیا به خانه که امّید با تو برگردد
هزار مرتبه خورشید با تو برگردد
نشسته سایهای از آفتاب بر رویش
به روی شانهٔ طوفان رهاست گیسویش