بیا که خانۀ چشمم شود چراغانی
اگر قدم بگذاری به چشم بارانی
بر او سلام که شایستۀ سلام است او
که از سلالۀ ابن الرضا، به نام است او
هوای بام تو داریم ما هواییها
خوشا به حال شب و روز سامراییها
اگرچه عشق هنوز از سرم نیفتاده
ولی مسیر من و او به هم نیفتاده
دوباره بوی خوش مشک ناب میآید
شمیم توست که با آب و تاب میآید