شهر من قم نیست، اما در حریمش زندهام
در هوای حقحق هر یاکریمش زندهام
آفتابی کز تجلی بیقرینش یافتم
در فلک میجُستم اما در زمینش یافتم
هر که رو انداخت، خاطرجمع، زائر میشود
قبل زائر کولهبار راه، حاضر میشود
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر