هنگام ورود اسیران کربلا به شام، پیرمردی شامی به امام سجاد(علیه‌السلام) نزدیک شد و به او گفت: خدای را شکر که شما را هلاک کرد و امیر را بر شما پیروز گردانید.
امام سجاد(علیه‌السلام) در جواب وی فرمودند: «ای پیرمرد آیا قرآن را خوانده‌ای؟»
پیرمرد پاسخ داد: آری.
امام فرمود: آیا این آیه را نیز خوانده‎‌ای: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى»
پیرمرد پاسخ داد: آری خوانده‌ام.
امام فرمودند: «ای پیرمرد مراد از (قربی) در این آیه ما هستیم».
سپس فرمودند: آیا این آیه را خوانده‌ای: «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ»
پیرمرد پاسخ داد: آری خوانده‌ام.
امام فرمودند: «ای پیرمرد در این آیه هم مراد از (قربی) ما هستیم».
سپس فرمودند: آیا این را خوانده‌ای: «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْء فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى»
گفت: آری.
امام فرمودند: «ما همان قربی و نزدیکان پیامبر هستیم».
باز امام پرسیدند: ای پیرمرد آیا این آیه از قرآن را خوانده‌ای: «إِنَّما يُريدُ اللّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَآُمْ تَطْهيراً»
پاسخ داد: آرى.
امام فرمودند: «ما همان اهل‌بیتی هستیم که خداوند ما را به نزول آیه طهارت در حق آنان ممتاز کرد.»
شیخ گفت: تو را به خدا قسم می‌دهم که آیا شما خود آنان هستید؟!
امام فرمودند: «به خدا سوگند که ما بدون شک همان‌ها هستیم؛ قسم به حقّ جدّ ما پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) که ما همان‌ها هستیم».
پیرمرد شامی گریست، عمامه از سر بر زمین کوفت، سر بر آسمان برداشت و گفت: خداوندا من از دشمنان آل محمد بیزارم. (۱)

_{ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. پیشوایان هدایت، ج۶ (زین العابدین حضرت امام سجاد علیه‌السلام)، ص۷۵؛ به نقل از اللهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۰۰.}