در اشعار مدح و مرثیه، فراوان دیده شده که شاعر اسامی ذوات مقدسه را ردیف شعر قرار میدهد تا به سبب حرمت و قداست این اسامی والا، محفلی که شعر در آنجا خوانده میشود، گرمتر و نورانیتر شود و مخاطبان توجه قلبی بیشتری پیدا کنند.
این به کارگیری اسامی مقدس به عنوان ردیف، به مثابۀ راه رفتن بر لبۀ تیغ است. شاعر اگر از عهدۀ این کار برآید کاری کارستان کرده اما دشواریها و حساسیتهای زیادی در این کار وجود دارد.
۱. از نکاتی که در ادب ولایی اقتضا میکند این است که همواره در کنار اسامی و القاب مقدس، عبارات تجلیلی از قبیل: علیهالسلام، سلام الله علیها... به کار رود.
۲. با توجه به اهمیت و نقش ردیف در شعر، کلمه یا عبارت ردیف باید با حساسیتهای فراوانی انتخاب شود، از جمله: ردیف نباید خنثی باشد و به گونهای نباشد که به راحتی بتوان آن را با کلمه یا اسم و لقب دیگری جایگزین کرد.
۳. در بسیاری از سرودههایی که اسامی متبرک به عنوان ردیف در آنها بهکار گرفته شدهاند یا میتوان این اسامی را با کلمات یا القاب دیگر جایگزین کرد یا اینکه انتخاب ردیف توجیه شاعرانهای ندارد.
بازخوانی بیت زیبایی از مهدی جهاندار برای روشن شدن این حساسیتها بسیار مناسب است:
کتاب فضل پدر تو بودی که باب فضل پدر تو بودی
کسی نگفته تو را ز فضل پدر چه حاصل ابوالفضائل!
اول اینکه اگر وزن اجازه میداد و ردیف این شعر ابوالفضل بود، احترامی که بعد از به کار بردن اسامی متبرک توقع میرود در این شعر برآورده نمیشد و مخاطب همچنان توقع داشت که بعد از نام ابوالفضل عبارت «علیهالسلام» را بشنود اما واژۀ ابوالفضائل خود متضمن تجلیل و احترام است و از این بابت این توقع در شعر برآورده شده است.
نکتۀ مهم بعدی توجیه شاعرانۀ انتخاب کلمۀ «ابوالفضائل» به عنوان ردیف است. ابوالفضائل مرکز ثقل این شعر نیز محسوب میشود و مضامینی که در کل شعر آفریده شدهاند با این ردیف به کمال میرسند. در بیت زیر، سه بار از کلمۀ پدر و سه بار از کلمۀ فضل استفاده شده که حاصل جمع آن واژۀ ابوالفضائل است تا ردیف را از حداکثر ضربه و تأثیر بهرهمند سازد:
کتاب فضل پدر تو بودی
که باب فضل پدر تو بودی
کسی نگفته تو را ز فضل پدر چه حاصل
ابوالفضائل
از دیگر عوامل مؤثر در جا افتادن و قوت ردیف، وجود ردیف میانی در بیت است «فضل پدر تو بودی» که به موسیقی شعر بسیار قوت بخشیده و نیز استفاده از ضرب المثلی مأنوس در بیت است که متضمن عبارت فضل پدر است.