تناسب وزن و محتوا

🔹وزن «مفتعلن مفاعلن، مفتعلن مفاعلن» از وزن‌هایی است که در غزلیات  مولوی متعدد از آن استفاده شده است. مثل:

بی‌همگان به سر شود بی تو به سر نمی‌شود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود

یا در این بحر، بیت‌های دیگری را از  مولوی با حالت شور، وجد و هیجان مشاهده می‌کنیم:

مرده بدم، زنده شدم، گریه بدم، خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم

لازم به ذکر است که این وزن، از اختیار وزنی جا به جایی هجای کوتاه و بلند در وسط مصراع پیروی می‌کند، که در اصطلاح به آن قلب گفته می‌شود.

🔹این بحر، جزء بحور خیزابی محسوب شده و طنطنۀ کلام و ضرب و تأکید را حفظ می‌کند که متناسب با مضامین مدح و منقبت است:

دختر فکر بکر من، غنچۀ لب چو وا کند
از نمکین کلامِ خود حقِ نمک ادا کند
علامه غروی اصفهانی

فاطمه‌ای که عقل‌ها، محو عبادتش بود
نقش به چهر دوستان، مُهر ارادتش بود
سیدرضا مؤید

🔹وزن‌های دیگری هم هستند که از این قابلیت برخوردارند:

▫️«متفاعلن متفاعلن، متفاعلن متفاعلن»

بلغ العلی بکماله، کشف الدجی بجماله
حسنت جمیع خصاله، صلّوا علیه و آله
سعدی

▫️«مفتعلن فاعلات مفتعلن فع»

دختر و خورشید و ماه، زهرۀ زهرا
آن‌که کرامات او گذشته ز احصا
محمدرضا طهماسبی

🔹دستۀ دیگر از وزن‌ها، مانند وزن «مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن» با نام وزن‌های جویباری، خاصیت بینابین دارند و قابلیت ارائۀ مفاهیم مختلف عارفانه، غنایی، مرثیه، و حماسی را دارند که در مجموع غزل‌های حافظ و سعدی فراوان به چشم می‌خورند:

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشۀ چشمی به ما کنند
حافظ

باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این نوحه و چه عزا و چه ماتم است
محتشم کاشانی

این آستان که هست فلک سایه‌افکنش
خورشید شبنمی‌ست به گلبرگ گلشنش
خسرو احتشامی

هرکس هر آن چه دیده اگر هر کجا، تویی
یعنی که ابتدا تویی و انتها تویی
مرتضی امیری‌اسفندقه

🔹بخشی از وزن‌های دیگر هستند که در ضرب‌آهنگ حالت حزن و غم را به ذهن متبادر و احساس و عاطفه را تداعی می‌کنند. مثل:

▫️«مستفعلن فاعلاتن، مستفعلن فاعلاتن»

دل بردی از من به یغما، ای تُرک غارت‌گر من
دیدی چه آوردی ای دوست، از دست دل بر سر من
صفای اصفهانی

از آسمان می‌رسی تا در خاک پهلو بگیری
خورشید من باید اما، با سایه‌ها خو بگیری
سیداکبر میرجعفری

و مانند این وزن:
«مستفعلن مستفعلن، مستفعلن مستفعلن»

ای ساربان آهسته ران کآرام جانم می‌رود
وآن دل که با خود داشتم، با دلستانم می‌رود
 سعدی

بیرون ببار ای آسمان، از محفل من ماه را
کز آتش دل کرده‌ام روشن چراغ آه را
غلامرضا سازگار

🔹«روی هم رفته می‌توانیم تأثیرات وزن را در این اصول خلاصه کنیم:
۱. لذت موسیقایی، که این در طبیعت آدمی است که خواه ناخواه، از وزن لذت می‌برد و از طرف دیگر، زبان عاطفه همیشه موزون است زیرا در انفعالات روحی سخنش مقطّع است.
۲. میزان ضربه‌ها و جنبش‌ها را منظم می‌کند.
۳. به کلمات خاص هر شعر تأکید می‌بخشد و امتیازی از نظر کشش کلمات ایجاد می‌کند.»
(شفیعی کدکنی،۱۳۹۳: ۴۹)

🔹قابلیت‌ها و خاصیت‌های مختلف بحور، توجه و تأمل شاعران و مداحان را می‌طلبد که می‌تواند راه‌گشای شاعران در سرودن و ارائۀ مفاهیم تازه و برای مداحان در بخش‌های مختلف محافل مذهبی (از جمله زمزمه، پیش سرود، واحد کند، شور...) زمینه‌ساز اجرای متنوع و متناسب باشد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📗 شفیعی کدکنی، محمدرضا (۱۳۹۳) موسیقی شعر، چاپ پانزدهم، تهران: آگه.
📗 موسوی، سیدمهدی (۱۳۹۵) تار و پود، تهران: آرام دل.

پدیدآورنده