همانگونه که والدین حقوق بسیاری به گردن فرزندان خود دارند، در متون دینی حقوقی نیز برای فرزندان نسبت به والدین قرار داده شده است که والدین موظفاند به آنها جامه عمل بپوشانند. برخی از این حقوق عبارتاند از: انتخاب نام نیک، تربیت مؤدبانه، سوادآموزی، رعایت عدالت در برخورد بین فرزندان، روزی حلال، آمادهسازی زمینه ازدواج، آموزش اعمال دینی مانند نماز و قرآن و آموزش مباحث اعتقادی. اساسیترین این موارد مباحث اعتقادی است، چرا که بنیه فکری فرزند را رقم میزند و هر فرد مطابق با نوع تفکراتش رفتار خواهد کرد.
در روایات اهلبیت(علیهمالسلام) یکی از بهترین و مؤثرترین راهها برای آموزش مباحث اعتقادی به فرزندان آموزش از طریق شعر بیان شده است. نقل شده است که امیرالمؤمنین(علیهالسلام)، نسبت به اشعار پدرشان حضرت ابوطالب(علیهالسلام) فرمودهاند: «تَعَلَّموه و عَلِّموه اولادَکم فَاِنَّه کان عَلی دینِ الله و فیه علمٌ کثیرٌ(۱)؛ اشعار ابوطالب(علیهالسلام) را یاد بگیرید و به فرزندانتان آموزش دهید چرا که این اشعار بر پایه دین خدا سروده شدهاند و در آنها دانستههای فراوانی است.»
امام صادق(علیهالسلام) نیز خطاب به جمیع شیعیان چنین نکتهای را ناظر به اشعار سُفیان بن مُصعَب معروف به «عبدی کوفی» فرمودهاند: «یا مَعشرَ الشّیعه عَلِّموا اولادَکُم شعرَ العبدی فَاِنَّه عَلی دینِ الله».(۲)
بیشک طراوت و لطافتی که شعر به دلیل وجود وزن و ظرافتهای بدیعی دارد، بسیار برای نوجوانان جذابتر از یک متن معمولی است. برای همین سفارش شده است که معارف را از طریق شعر آموزش بدهند که نوجوانان طبق این شیوه، انگیزه بیشتری برای حفظ دارند و بهتر در ذهنشان تثبیت میشود. «اهمیت آموزش به واسطه شعر مورد نظر پیروان سایر ادیان نیز قرار گرفته و مسیحیان و یهودیان نیز برای نشر تفکرات خود از این شیوه بهره فراوان میبرند.»(۳)
اما نیاز است به چند نکته در خصوص این روایات توجه شود:
۱. در هر دو روایت به جای تشویق فرزندان به حفظ اشعار، از تعبیر «عَلِّموا» استفاده شده است، یعنی اشعار را به فرزندانتان آموزش دهید. این نشان میدهد که اشعار این دو بزرگوار صرفاً یک شعر مذهبی سطحی نبوده که با خوانش و حفظ آن بتوان بهره کافی را از این اشعار برد؛ بلکه باید در قدم اول به فرزندان تعلیم داده شود که این شعر یا این بیت به کدام داستان تاریخی اشاره دارد یا متضمن کدام آیه قرآن است و یا تلمیح به کدام روایت دارد. «فیه علم کثیر» نشان از آن دارد که فرزندان با در ذهن داشتن یک شعر، آیات، روایات و داستانهای مذهبی فراوانی را با خود مرور میکنند. علامه امینی پس از تعریف بسیار از عبدی، او را با صفت «به نظم درآورنده احادیث دشوار» معرفی کرده و ۴۵ صفحه از کتاب گرانسنگ الغدیر را به ذکر اشعار او و شرح آیات و روایات به کار برده شده در اشعار او اختصاص داده است. برای نمونه همین یک بیت عبدی «الصّادقون النّاطقتون - السّابقون اِلی الرَّغائب» به دو آیه «کونوا مع الصادقین» (توبه، ۱۱۹) و «السابقون السابقون اولئک المقربون» (واقعه، ۱۰) اشاره دارد. علامه در توصیف عبدی نوشته است که «هرچه از اشعار عبدی دیدهایم همه در وصف اهلبیت(علیهمالسلام) بوده است.» و تذکرهنویسان از او به «شاعر اهلبیت» تعبیر میکنند.(۴) وقتی چنین اشعاری محور آموزش قرار بگیرد پیداست که نوجوان با چه آموزههایی تربیت خواهد شد.
۲. در ادامه نوبت به عبارت «فانه علی دین الله» میرسد. معنای ظاهری عبارت حکایت دارد که این اشعار در مورد موضوعات دینی سروده شدهاند. اما عمیقتر که بنگریم میتوانیم نکته دقیقتری را برداشت کنیم و آن در امان بودن سرودههای این دو بزرگوار از گزند آسیبهای شعر دینی است. مگر شعر دینی آسیب هم دارد؟ بله دارد. شیوه کار عبدی این بود که از امام صادق(علیهالسلام) حدیثی را میآموخت، آن را به نظم میکشید و به امام عرضه میکرد. مثل آنجا که از تفسیر آیه ۴۶ سوره اعراف «و عَلی الاَعرافِ رِجالٌ یَعرِفونَ کُلًّا بِسیماهُم» از امام سؤال کرد که حضرت آن را به وجود مقدس نبی اکرم (صلواتاللهعلیهوآله) و اوصیای ایشان تفسیر فرمودند؛ عبدی از حضرت اجازه گرفته و فیالمجلس قصیدهای در این باره میسراید.(۵)
همین اشراف امام بر شعر باعث میشد که ایردات احتمالی شعر چه از لحاظ مضمونی و چه از لحاظ ادبی، مشخص و در بازنگری برطرف شوند. کوچکترین خطای در شعر میتواند ممدوح را از عرش به فرش بیاورد، خصوصاً در شعر آیینی که بال خیال شکستهتر و دایره لغات بستهتر است. کم نیستند اشعاری که برای بیان منقبت یا مرثیهسرایی اهلبیت(علیهمالسلام) سروده شدهاند، اما به دلیل نداشتن مهارت لازم یا بیدقتی شاعر، مضمون غیر قابل دفاعی بیان شده است که خود شاعر به آن التفات ندارد. مثل آن شاعر که ابیاتی را در مدح امام باقر(علیهالسلام) سرود و به حضرت عرضه کرد و انتظار تشویق از جانب حضرت را داشت اما حضرت شعر او را نپسندیده و فرمودند: «گویا تو داری اموات را مدح میکنی».(۶)
این نشان میدهد هر شعری که به نام شعر دینی سروده میشود، لزوما بر مبانی دین استوار نیست و «علی دین الله» نیست. گاهی عدم تجربه کافی و عدم دقت شاعر باعث میشود شعری که با نیت خالصانه سروده شده است، بیش از اینکه مروج دین باشد، آسیبزا باشد و شعری در جامعه نشر پیدا کند که محتوایش ضد ارزشهای دینی است. شعر باید قبل از انتشار نقد شود تا اگر ایرادی در آن هست برطرف شود.
۳. در میان شاعران مذهبی که تعدادشان کم نیست، به شعر این دو نفر برای آموزش به فرزندان سفارش شده است. این نکته نشان میدهد شعر مذهبی برای این قشر، معیار خاص خود را دارد که این معیارها بیشتر در شعر این دو بزرگوار دیده شده است. مثلا از اوزان خوشآهنگ و کوتاه استفاده شده که هم جذاب است و هم برای حفظ کردن مناسب است: «لَقَد اُعطیتَ ما لم یُعطِ خَلقاً - هَنیئاً ذا امیرالمؤمنینا».(۷) تعداد ابیات اشعار آنقدر زیاد نیست که حفظ آن را سخت کند. کلمات و عباراتِ به کار رفته در شعر برای مخاطب نوجوان ملموستر است و از کلمات و ترکیبات غریب استفاده نشده است. استفاده از شیوه پرسش و پاسخ نیز یکی دیگر از شگردهای عبدی در شعر است که مناسب ذهن کنجکاو و پرسشگر نوجوانان است.(۸) یا مثلا نوع عاطفه، نگاه شاعر، عناصر فنی به کار گرفته شده و مطالب معرفتی بیان شده، برای مخاطب نوجوان قابل فهم است. به هر حال روایت گویای این مطلب است که شعر این قشر از جامعه باید معیار خود را داشته باشد و لزوماً هر شعر آیینی مناسب این سن نیست.
۴. لحاظ کردن سهلالوصول بودن شعر برای نوجوانان هیچگاه نباید باعث شود که شاعر از لحاظ فنی در شعر کم بگذارد. اینکه شاید نوجوان شعر را نفهمد، دلیل موجهی برای تنزل سطح فنی و ادبی شعر نیست بلکه راه صحیح به کار بردن عناصر فنی شعر هم از لحاظ کمی و هم از لحاظ کیفی در حد درک نوجوان است تا دیگر شاعران نتوانند ایراد فنی و محتوایی از شعر بگیرند و شاعر متهم به عوامانهسرایی نشود. گواه این مطلب گفته سیدحِمیَری در مورد عبدی است. سید که خود از شعرای مذهبی عصر امام صادق(علیهالسلام) است و از طرف حضرت ملقب به عنوان «سیّدالشعرا» شده است، در مورد عبدی میگوید: «من از همه شاعرتر هستم غیر از عبدی».(۹)
عبدی در سرودن شعر مذهبی از بهکارگیری عناصر شعری غافل نبوده مثلا در بیت: «لایَقبلُ الله لِعبدٍ عَمَلاً – حتی یُوالیهِم لِاخلاصِ الوَلاء» در کنار انتقال مفهوم به واجآرایی حرف لام نظر داشته است. یا در بیت: «صَفّاهُمُ اللهُ تَعالی وَ ارتَضی – وَ اختارَهُم مِنَ الاَنام وَ اجتَبی» با به کار بردن سه فعل «صَفّاهُم، اِرتَضی و اِجتَبی» باعث شده تا وجود مقدس نبی اکرم(صلواتاللهعلیهوآله)، امیرالمؤمنین و امام حسن(علیهماالسلام) بهصورت ناخودآگاه در ذهن خواننده تداعی شوند.(۱۰) شعر عبدی در عین حال که برای قشر نوجوان مناسب بوده، جایگاه تثبیت شدهای هم بین شاعران سرشناس داشته است. اگر عبدی تخصص لازم را در سرودن نداشت، امام صادق(علیهالسلام) اینگونه والدین را به تعلیم اشعار او سفارش نمیکردند، چرا که ممکن بود ناخواسته انحرافاتی را وارد عقاید فرزندان کند.
خلاصۀ کلام، اینکه شعر قشر نوجوان معیارهای خاص خود را دارد که باید به صورت جداگانه به آن پرداخته شود و اصولاً هر شعری با درونمایه مذهبی لزوما مناسب این سن نیست. سرودن شعر برای این قشر نباید باعث شود به بهانه عدم فهم نوجوان، اصول فنی شعر را زیر پا بگذاریم. شعر مناسب این سن را باید یا شاعر متخصص در عرصه نوجوانان سروده باشد یا لااقل بر مناسب بودن آن صحه گذاشته باشد. مهمتر از همه اینکه به شعر نوجوان نباید از نگاه معرفتی به دید سطحی نگریست بلکه شعر این قشر باید دارای مفاهیم عمیق معرفتی و دینی باشد تا با تکرار آن، مبانی دینی در ذهن نوجوانان نهادینه شوند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۳۳۱.
۲. إختيار معرفة الرجال (رجال الكشی)، ص۴۰۲، ح۷۴۸.
۳. بررسی شعر و اندیشه دینی در زبانهای زنده جهان، ص۱۷۰و۱۷۱ (گفتگو با حجةالاسلام سیدمحمد مهاجرانی).
۴. الغدیر، ج۲، زندگینامه عبدی.
۵. مقتضب الأثر فی النص على الأئمة الإثنی عشر، ص۴۸.
۶. بحارالانوار، ج۴۶، ص۳۴۵، ح۲۹.
۷. به تو چیزی عطا شده است که به هیچکس عطا نشده است و آن صفت امیرالمؤمنین است.
۸. برگرفته از کتاب سفیان ابن مصعب عبدی، نوشته سیدهاشم محمد.
۹. اغانی، ج۷، ص۲۹۰.
۱۰. بررسی شعر و اندیشه دینی در زبانهای زنده جهان، ص۱۷۷ (گفتگو با حجةالاسلام سیدمحمد مهاجرانی).