وقتشه دیگه بیای
برای سفر بابا من آمادهم
نبین که چند روزیه
واسه زخمای پا از پا افتادم
من آمادهم، به دلم افتاده همسفریم امشب
من آمادهم، قول بده که با خودت ببریم امشب
بریم چادرنماز بخریم امشب
پر چادرم تو آتیش حرم سوخت
عمه اومد چادرم فقط یه کم سوخت
یادگاری تو بود خیلی دلم سوخت
«بیا بابا»