شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

مسافری رسیده از سفر

مسافری رسیده از سفر
مسافری که ادعا نداشت
مسافری رهاتر از نسیم
تعلقی به جز خدا نداشت

به روی دست موج‌ها رسید
نداشت تن ولی غمی نبود
رسید و مادری شکسته شد
که غم رسید و مرهمی نبود

آه
امید مادری نمرده است
که خون دل اگر چه خورده است
تو را به فاطمه سپرده است
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خبر رسید و ذکر یا حسین
تمام سوگواری تو شد
که قطره قطره خون لاله‌ات
زلال اشک جاری تو شد

حریف بردباری تو نیست
هجوم بی‌شمار غصه‌ها
فدای صبر زینبی تو
فدای گریه‌های بی‌صدا

آه
تسلی دلت فقط خداست
دل شکستۀ تو پر بهاست
دلی که هم‌نوای کربلاست