دوباره سرخه تموم دفترم
داره خون از چشای قلم میاد
پاشو کوچه رو خبر کن که بازم
شهید مدافع حرم میاد
وقتشه که عاشقا با خونشون
همه جای دنیا رو رنگی کنن
وقتشه دریاها آتیش بگیرن
وقتشه ماهیا دلتنگی کنن
تو که نیستی غنچهها به یاد تو
سر رو شونۀ شهادت میذارن
اگه اَبرای جهان گریه کنن
اشکاشون تموم میشه کم میارن
همه میدونن که سردار دلی
دل ما به مهر تو جون میگیره
بعد رفتنت نه تنها آسمون
که زمین هم بوی بارون میگیره
تو رگات خون حماسه جاریه
تو نشون ذوالفقاری میدونم
واسه غربتی که لالهها دارن
تو بهاری، تو بهاری میدونم..
مثه خورشید دل تو پرنده شد
تو دل حادثه شعلهور شدی
تو شهید زنده بودی همیشه
با شهادت ولی زندهتر شدی
بوی اقتدار و غیرت میپیچه
عطر آیههای قرآنی میاد
وقتی که روی لب ستارهها
اسم قاسم سلیمانی میاد