علی‌اکبر لطیفیان

علی‌اکبر لطیفیان ۱ اردیبهشت ۱۳۵۳ در تهران متولد شد. حضور در محافل اهل‌بیت (علیهم‌السلام) بود که شوق سرودن را در جان او شعله‌ور کرد و سبب شد تا وی در دوران جوانی اولین اشعار خود را بسراید. لطیفیان از جمله شاعرانی است که در حوزه شعر آیینی فعالیت چشم‌گیری دارد. وی در حال حاضر، در قم سکونت دارد و تحصیلات حوزوی او،‌ بسیار در موفقیتش مؤثر بوده است. «سه نقطه...»، «تولیت آدم» و «داریم با حسین حسین پیر می‌شویم» دربردارنده اشعار او است.

علی‌اکبر لطیفیان

با چفیه و جلیقه و قرآن شهید شد یعنی که در میانهٔ میدان شهید شد

چه دارد می‌شود؟ ای داد از این پاییز! نصرالله! خودت تکذیب کن اخبار را! برخیز! نصرالله!

خبر داری که با این دل، دل عاشق چه‌ها کردی؟ میان بُهتِ اندوه فراوانت رها کردی

سبکبال بر موجی از مه، به قاف تماشا رسیدند به صبحِ تشرف به خورشید، به دیدار فردا رسیدند

کاش بیدار شوم، آمده باشی به خراسان بعدِ کرمان و بشاگرد و گلستان و لرستان

پیِ خورشید، شب تا صبح، در سوزِ مِه و باران به گریه تاختیم از غرب تا شرق ارسباران

حاصل عمرِ ز خود بی‌خبران آه بُوَد هرکه از خویشتن آگاه شد، آگاه بود

بهار پنجرۀ رؤیت خداوند است بهار فصل صمیمیت خداوند است

بخوان هشتمین جلوۀ ربنا را امام قدر را امیر قضا را

شگفتا کرامات ماهی تمام چه ماهی که خورشید صبح است و شام

دل آزاده با خدا باشد ذکر، نسیان ماسوا باشد

کیست این مردی که رو در روی دنیا ایستاده؟ در دل دریای دشمن بی‌محابا ایستاده؟

با چفیه و جلیقه و قرآن شهید شد
یعنی که در میانهٔ میدان شهید شد

چه دارد می‌شود؟ ای داد از این پاییز! نصرالله!
خودت تکذیب کن اخبار را! برخیز! نصرالله!

خبر داری که با این دل، دل عاشق چه‌ها کردی؟
میان بُهتِ اندوه فراوانت رها کردی

سبکبال بر موجی از مه، به قاف تماشا رسیدند
به صبحِ تشرف به خورشید، به دیدار فردا رسیدند

کاش بیدار شوم، آمده باشی به خراسان
بعدِ کرمان و بشاگرد و گلستان و لرستان

پیِ خورشید، شب تا صبح، در سوزِ مِه و باران
به گریه تاختیم از غرب تا شرق ارسباران

حاصل عمرِ ز خود بی‌خبران آه بُوَد
هرکه از خویشتن آگاه شد، آگاه بود

بهار پنجرۀ رؤیت خداوند است
بهار فصل صمیمیت خداوند است

بخوان هشتمین جلوۀ ربنا را
امام قدر را امیر قضا را

شگفتا کرامات ماهی تمام
چه ماهی که خورشید صبح است و شام

دل آزاده با خدا باشد
ذکر، نسیان ماسوا باشد

کیست این مردی که رو در روی دنیا ایستاده؟
در دل دریای دشمن بی‌محابا ایستاده؟