شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

عطر امید

سبزپوشا با خودت بخت سپید آورده‌ای
گل به گل هر جا بهاری نو پدید آورده‌ای

تو همان ابر کریمی که زمین تشنه را
از شکفتن‌های پی در پی نوید آورده‌ای

شور بخشیدی گلوی کوچک گنجشک را
قفل آواز قناری را کلید آورده‌ای

باغ ما را نیست دیگر بیمی از بیداد باد
ای نسیم مهربان! عطر امید آورده‌ای

چشم ما روشن که در دست تو قرآن و گل است
جان ما سرخوش که با خود بوی عید آورده‌ای